خودنویس طلایی

خودنویس طلایی

نوشته های یک مرد گمنام
خودنویس طلایی

خودنویس طلایی

نوشته های یک مرد گمنام

نوحه زیبای قبله عاشقان بود تربت باصفای تو

قبله عاشقان بود تربت باصفای تو

یا حسین یا حسین


کعبه ز دور می‌برد سبزه به کربلای تو

پیش‌تر از ولادتم بوده به تو ارادتم


خلق نگشته گشته‌ام عاشق و مبتلای تو


تویی امام عشق‌ها


تو داده‌ای به خون بها


که ذات لایزال حق


آمده خون بهای تو


یا حسین یا حسین


دست به دست می‌برن دست محبت مرا


عنایتی که روز و شب گریه کنم برای تو


 قبله‌ی عاشقان بود  تربت با صفای تو


پیش‌تر از ولادتم بوده به تو ارادتم


خلق نگشته گشته‌ام عاشق و مبتلای تو



گریه بی صدای تو


از چه نگشت چرخ دون


بر سر خاک واژگون


دید چو شسته به خون


 روی  خدانمای تو


کاش غمت کشد مرا


خورده بهم گره چرا


پنجه ظلم قاتل و


طره مشک سای تو


کاش به دشت کربلا


سوخته بود و برملا


بال همه فرشتگان